بطور کلی سه خط فکری در زمینه استراتژی و نحوه ی شکل گیری آن وجود دارد : 1 - شکل گیری استراتژی امری شهودی است، در این دیدگاه برنامه ریزی و تفکر استراتژیک دو مقوله ی متفاوت و جدا از هم هستند و فرایند شکل گیری آن یک هنر بوده و مبتنی بر خلاقیت فرد است. 2 - شکل گیری استراتژی فرایند منطقی و عقلایی است که می توان آن را از قبل برنامه ریزی نمود و فرایند اتخاذ استراتژی علم محسوب می شود. 3 - ترکیب دو حالت قبلی و استفاده بطور توأم یعنی تلفیق دیدگاه های خلاق و ابتکاری و نیز دیدگاه های تحلیلی و کمی، در این حالت استراتژی طرحی قضاوتی، بینشی شهودی و توأم با یادگیری است. مدیریت استراتژیک به سازمان این امکان را میدهد که به شیوهای خلاق و نوآور عمل کند و برای شکل دادن به آینده خود به صورت انفعالی عمل نکند . این شیوه مدیریت باعث میشود که سازمان دارای ابتکار عمل باشد و فعالیتهایش به گونهای درآید که اعمال نفوذ نماید (نه اینکه تنها در برابر کنشها ، واکنش نشان دهد) و بدینگونه سرنوشت خود را رقم بزند و آینده را تحت کنترل درآورد . از نظر تاریخی ...