دانـلـود تـحقیـق بـا عـنـوان، موسیقی ایرانی، بخشی از متـنِ ایـن تـحقیـق : موسیقی ایران، شامل دستگاهها، نغمهها، و آوازها، از صدها سال پیش از میلاد مسیح تا به امروز سینه به سینه در متن مردم ایران جریان داشته، و آنچه دلنشینتر، سادهتر و قابلفهم تر بوده است امروز در دسترس است، بخش بزرگی از آسیای میانه، افغانستان، پاکستان، جمهوری آذربایجان، ارمنستان، ترکیه، و یونان متأثر از این موسیقی است و هرکدام به سهم خود تأثیراتی در شکل گیری این موسیقی داشتهاند، از موسیقیدانها یا به عبارتی نوازندگان موسیقی در ایران باستان میتوان به "باربد" و "نکیسا" اشاره کرد.ردیفردیف در واقع مجموعه ای از مثالهای ملودیک در موسیقی ایرانی است که در واقع با واژه ی رپرتوار غربی هم معنی است . گردآوری و تدوین ردیف به شکل امروزی در واقع از اواخر سلسله ی زندیه و اوایل سلسله ی قاجاریه آغاز شده است . در حقیقت در ا.ایل دوره ی قاجار سیستم مقامی موسیقی ایرانی تبدیل به سیستم ردیفی شد و جای مقامهای چندگانه را 7 دستگاه و 5 آواز گرفت . از اولین راویان ردیف می توان ...
دانـلـود تـحقیـق بـا عـنـوان، موسیقی کلاسیک ، واژه کلاسیک و کلاسیسم معمولاً به یک دوره از موسیقی اطلاق شده ولی در اصل به عنوان دوره خاصی یا کسب مشخصی از موسیقی نیست. بسیاری از مردم اصطلاح موسیقی کلاسیک را برای هرگونه موسیقی که راک اجازه عامیانه (فولکوریک) یا پاپ نباشد به کار می برند. واژه کلاسیک می تواند در اکثر دوره های مختلف تاریخ موسیقی به کار رود و تکرار شود مثلا آوازهای شوبرت نمونه کلاسیک به شمار می رود در حالیکه وی آهنگساز دوره رمانتیک است بنابراین معنی واژه کلاسیک در ارتباط با یک قطعه مشخص یا اصولا مقوله آهنگسازی می تواند کاملاً با معنی آن در رابطه با کسب یک دوره از تاریخ موسیقی متفاوت باشد واژه کلاسیک هنگامی مفهومی بهتر و بیشتر خواهد داشت که در ارتباط با نوع به خصوصی از آثار موسیقایی قرار گیرد.تاریخ نویسان قرن 19، کلمه کلاسیک را در آلمان به سبک دوره ای که با نسل «کوانتس» و «هانس» و بعداً پسران باخ و معاصرین آنها و در ایتالیا به سبک موسیقی دمینیکو اسکارلاتی اطلاق می کنند. اواخر این دوره را به طور واضح نمی توان معین کرد زیرا جدال بین کلاسیک و رمانتیک ...
دانـلـود تـحقیـق بـا عـنـوان، سبک های موسیقی ایرانی، بخشی از متـنِ ایـن تـحقیـق : حالا که چنین می خواهید، بیائید راه را پایه به پایه تا آنجا بپیماییم که پیمانه ای برگیریم و با آن به سنجش بنشینیم. پس، از موسیقی شروع می کنم که، فارغ از ویژگی های بومی و محتوایی، نوایی یا نواهایی است که به «شیوه ای» سازمان یافته و هر شیوه ای از سازمانیابی مختص تاریخ و هستی یک جامعه معین است، سازماندهی پویشی است که از سطح درست و منطقی سازمان دادن شروع می شود و تا سطح هنر که والاترین شیوه سازمانیابی است ارتقاء می یابد؛ درست همانند سازمان یافتن واژه ها در سخن که از سطح دستور، یعنی درست سازمان دادن کلام می تواند آغاز شود و تا سطح شعر ارتقاء یابد و مسلم است که حد و مرزی برای هنرمندانه سازمان دادن نیست و لاجرم برای این پویش پایانی پیدا نیست. هر زمان می توان، نواهایی را در سطح هر چه هنرمندانه تر سازمان داد. رجحانی وجود ندارد که سازمان یابی نوا بر اساس مقیاس هفت تایی از مقیاس پنج تایی برتر است و یا اینکه یا اینکه گام، مقیاس مورد قبول غرب مناسب ترین مقیاس برای سازماندهی نوا در سراسر جهان است. ا ...